ماهنامه ريزپردازنده
«خود»
چیست؟
□ علیرضا محمدیفر
○
تجدید چاپ مقاله منتشرشده در شماره 19و20 ماهنامه ریزپردازنده (فروردین 1372)
ماروین مینسکی معتقد است که «خود» و «خودآگاهی» وجود ندارد و فقط از آن روی که
نظریۀ «خود» میتواند در جامعه سودمند باشد آن را میپذیرد. ما نیز در اینجا بحثی
از وجود یا عدم وجود «خود» نمیکنیم، وتعمداً
مانند مینسکی وجود آن را به طور فرضی میپذیریم. مینسکی با آن که نظریۀ
«خود» را میپذیرد تعریف جامعی از آن
ارائه نداده است. ما برای تعریف «خود» از روشی که خود مینسکی برای تعریف هر چیزی
صادق میداند استفاده میکنیم: «شبکه معنایی». در اینجا برخی از معانی «خود» را _
که در شبکۀ معنایی «خود» جای میگیرد- مورد بحث قرار خواهیم داد.
انسان از بدو تولد تا دم مرگ تجربیات، نظرات، عقاید، مشاهدات ، خلق وخو و مانند
آنها را - که در اینجا همگی آنها را به اختصار «اطلاعات» می نامیم _ برای خود کسب
میکند. مجموعۀ اطلاعات اکتسابی هر فرد متعلق به همان فرد است. بسیاری از آن
اطلاعات را شاید کسان دیگر نیز کسب کرده باشند، اما بسیاری از اطلاعات میتواند به
طور اختصاصی کسب شده باشد و دیگران از آن بیبهره باشند.
اطلاعات هر شخص در «خود» همان شخص است و
چنین «خودی» است که هر انسانی را از دیگری
متمایز میکند. از همین روی، یکی از مشخصه های «خود» را میتوان در متمایزکردن
انسانها از یکدیگر دانست. نکته دیگر آن که، اطلاعات واقع در «خود» را با هیچ وسیله
و دستگاهی نمیتوان بازیابی کرد، یعنی اطلاعات واقع در «خود» مانند اطلاعات واقع در
حافظه کامپیوترها نیست که هر وقت اراده کنیم بتوانیم آن را بخوانیم. شاید بتوان
برخی از اطلاعات خود را با اعتراف داوطلبانه، با شکنجه یا با زور و مانند آن هویدا
کرد اما همۀ اطلاعات را به طور کامل نمیتوان به دست آورد. به همین دلیل «خود»
انسان را میتوان حریمی نفوذناپدیر نامید.
از سویی دیگر، به هیچ ترتیبی دستکم در
حال حاضر _ نمیتوان کلیۀ اطلاعات فردی را بازیابی و در جایی دیگر یا شخصی دیگر
ذخیره کرد و «نسخۀ دومی» از آن فرد ساخت. در حالی که کل اطلاعات هر کامپیوتری را
میتوان بازیابی و در جایی دیگر ذخیره کرد _ دستکم در حال حاضر چنین است، چون تا
به حال حافظهای ساخته نشده است که محتویات آن را نتوان خواند. بنا بر این، از
مشخصههای دیگر «خود» آدمی عدم امکان
نسخهبرداری و کپی از «خود» است.
و آخرین نکته، این که اطلاعات مختلف خود انسان را نمیتوان به طور فیزیکی و مثلاً
با استفاده از یک دستگاه تغییردهندۀ «خود» به یکباره تغییر داد. به عنوان مثال،
«خود» کسی را که تمایلات دزدی، خشونت، و مانند آن را دارد با هیچ دستگاهی نمیتوان
تغییر داد تا به یکباره این تمایلات در او از بین برود. اما اطلاعات کامپیوتر را
در هر زمانی که اراده کنیم میتوانیم تغییر بدهیم. به فرض اگر کامپیوتری هوشمند شد
و توان یادگیری پیدا کرد و دزدی را یاد گرفت میتوانیم با تغییردادن بخشهایی از
اطلاعات کامپیوتر از دزدیکردن آن جلوگیری کنیم.
شاید مخالفان این نظریه استدلال کنند که ممکن است روزی با پیشرفت علوم، اطلاعات
«خود» انسان را نیز بتوان ذخیره و
بازیابی کرد و در این صورت استدلال بالا پذیرفته نخواهد بود. پاسخ این است که اگر
زمانی چنین اتفاقی روی بدهد دیگر «خود» در انسان وجود نخواهد داشت و انسان در آن
هنگام مانند ماشین خواهد بود. نفوذناپذیربودن حریم «خود» انسانهاست که انسانیت را
به انسان می بخشد.
کامپیوتر از «خود» بی بهره است و همواره میتوان اطلاعات آن را بازیابی کرد یا
تغییر داد یا در جایی دیگر ذخیره کرد. از همین روی، سرنوشت کامپیوتر _ هر چقدر
هوشمند هم که باشد _ به دست انسان است.
کامپیوتر فقط ابزاری است در دست انسان، نه رقیبی برای انسان.□