اینترنت آدمها (22)
یادگیری ماشین
□ نوشته علیرضا محمدیفر
این که بگوییم انسان نوعی کامپیوتر است، نباید تحقیر انسان تلقی شود، چون
اساساً کامپیوترهای مدرن _ که هنوز هم میتوان گفت که بر اساس معماریفوننیومان[1]ساخته
میشوند _ برای اجرای کارهای تکراری
و خستهکننده مغزی طراحی شدند و برای این کارها از پردازنده (شامل واحد
محاسبات و منطق[2])
و حافظه سود میجویند و دادههای ورودی را میگیرند و دادههای
خروجی را تحویل میدهند[3].
واضح است که تفاوتهایی بنیادی بین مغز انسان و
کامپیوتروجود دارد: این آنالوگ است، آن دیجیتال؛ این بیولوژیک است آن
الکترونیک؛ این با شبکهای پیچیده از نورونها کار میکند، آن با
RAM؛
و مانند آن.
فناوریهای هوش مصنوعی، یادگیری ماشین[4]،
بازشناسی الگو[5]،
و مانند آن به سرعت در حال پیشرفت هستند و سبب شدهاند که
کامپیوترها حالا
هوشمندیشان را به رخ انسان بکشند. همچنان
که در شمارههای پیشین ذکر کردیم، کامپیوتر حتی میتواند خلاق باشد، اما خلاقیت آن
از نوع خلاقیتهای ساده است. هنوز الگوریتمی برای بروز
خلاقیت پیچیده و ناب نوشته نشده است. در میان کامپیوترها بتهون و ویوالدی
پدید نخواهد آمد، چرا؟
پیشتر گفتیم که خلاقیت ناب عواملی لازم دارد که این عوامل برای کامپیوترها مهیا
نیست. یکی از این عوامل را که ما برای این سلسله از مقالات
برجسته کردیم «خود» و حریم خصوصی خود انسان است. دادههای
واردشده در این خود آشکار نمیشود مگر به اراده خود انسان. اما اگر
فناوریهای اینترنت آدمها[6]
(IoH)
بتوانند دادههایی که به این خود وارد میشود (ورودیها) را گردآوری کنند
میتوانند با شبیهسازی، با دانش دادهها[7]،
با آنالیتیک[8]،
و با فناوریهای مشابه خروجیهای این خود را با احتمال بالا کشف کنند و
عملاً حریم خصوصی خود را از بین ببرند.
از بین رفتن حریم خصوصی خود انگیزهها برای خلاقیت را که خشنودکننده
و خرسندکننده خود است از بین میبرد.
به بیان دیگر، یک عامل مهم دیگرِ
خلاقیت ناب احساس خشنودی و ناخشنودی (یا احساس خرسندی و
ناخرسندی) مغز در برخورد با اندیشهها و رویدادهاست. مغز ما هنگامی که مسئلهای
را حل میکند احساس خشنودی و خرسندی میکند، و بیگمان چنین پدیدهای در بروز
خلاقیت نقشی بسزا دارد.
این که کامپیوتر به هوشمندیبرسد،مطابق تعریفی که آلن تورینگ[9]
در آزمایش تورینگ[10]
به دست داده است دور از انتظار نیست. بر اساس این آزمایش یک انسان و یک کامپیوتر
بیآنکه یک داور انسانی آنها را ببیند به پرسشهای داور پاسخ میدهند. اگر داور پس
از چند پرسش و پاسخ نتواند تشخیص دهد که کدام انسان و کدام کامپیوتر است آن
کامپیوتر یک کامپیوتر هوشمند است.
گفته میشود که آلن تورینگ پیشبینی کرده بود که کامپیوترتا سال 2000 در
اجرای این آزمایش خواهد توانست 30درصد از داوران انسانی آزمایش را متقاعد کند که
انسان است و کامپیوتر نیست. یک روبات گپزنی[11]
روسی در آزمایشی که
Royal Society
لندن در سال 2014 برگزار کرد توانست 33درصد از داوران را متقاعد کند که انسان است.
با این تعریف، کامپیوتر میتواند همچون انسان هوشمند شود. اما آیا کامپیوتر به
خلاقیتهای پیچیده انسانی نیز دست خواهد یافت؟ تردید دارم، چون خلاقیت پدیدهای
انسانی است و به عواملی چون احساس نیاز
و خشنودی و خرسندی ناشی از برطرفشدن نیاز و همچنین به حریم خصوصی خود
اتکا دارد. هوش یکی از وسایل ضروری برای خلاقیت است، اما کافی نیست.
انسان کامپیوتری هوشمند است که در شرایط زمانی و مکانی ویژه وهمچنین نیازهای
آن شرایط به کامپیوتری خلاق تبدیل
میشود.
یادگیری ماشین به شکل یک سرویس (MLaaS)
فناوری یادگیری ماشین[12]
یکی از فناوریهایی است که در سالهای اخیر پیشرفتی شتابنده داشته است و شرکتهای
بزرگ دنیا مانند گوگل، آیبیام، مایکروسافت، اَپل، و
آمازون روی آن به شدت
سرمایهگذاری میکنند. آنها برای کسب درآمد از این فناوری رویکرد جدیدی اتخاذ
کردهاند و به جای فروش نرمافزارهای اختصاصی، از روش عرضه نرمافزار منبع باز[13]
بهره میگیرند، و فناورییادگیری ماشین را به شکل یک سرویس ارائه میدهند. آنها نیک
دریافتهاند که پرمصرفترین کالای امروز جهان دادهها است. هنگامی که «یادگیری
ماشین به شکل یک سرویس[14]»
(MLaaS)
عرضه میشود مشتریان دادههای باارزش خود را در
ابرهای[15]
این شرکتها ذخیره میکنند، که منبع اصلی درآمد این شرکتهای بزرگ
خواهد بود.
فناورییادگیری ماشین هرچه بیشتر داده بگیرد بیشتر یاد میگیرد.
کامپیوترها با این فناوری رو به پیشرفت هوشمندتر میشوند و زودتر میتوانند
در آزمایش تورینگ پیروز شوند. با این همه، پیروزی کامپیوتر الکترونیک در
مسابقه هوشمندی بر کامپیوتر بیولوژیک یعنی انسان نمیتواند به معنی بیکاری برای
انسان باشد. همچنان که گفتیم این فناوری و فناوریهای دیگری مانند اینترنت
چیزها[16]
و اینترنت آدمها به گونهای شتابناک و فزاینده داده تولید میکنند. به دست
آوردن نتایج سودمند از این دادههای انبوه به دادهدانهایی[17]
نیاز دارد که از خلاقیت انسانی بهره میگیرند.
هرچه فناورییادگیری ماشینپیشرفتهتر شود بهرهگیری
از آن بیشتر خواهد شد و تولید دادهها به طور تصاعدی افزایش خواهد یافت.
بیگمان، تولید انبوه دادهها نهتنها هرگز متوقف نخواهد شد، بلکه شدت بیشتری پیدا
خواهد کرد. این وضعیت، برخلاف آنچه بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند، قانون
زیر را حاکم خواهد کرد:
«هرچه دادههای بیشتری تولید شود فرصتهای شغلی بیشتری برای انسان پدید خواهد آمد و
بیکاری کمتر خواهد شد.»□
[1]Von
Neumann architecture
[2]Arithmetic
Logic Unit
[3]Input
- Output
[4]machine
learning
[5]pattern
recognition
[6]Internet
of Humans
[7]data
science
[8]analytics
[9]Alan
Turing
[10]Turing
test
[11]chatter
bot
[12]machine
learning
[13]open
source
[14]Machine
Learning as a Service
[15]cloud
[16]Internet
of Things
[17]data
scientist