اینترنت آدمها (25)
اقتصاد اشتراکی، اوبر، اسنپ، و خودران
□ نوشته علیرضا محمدیفر
شرکت اوبر (Uber)
در سال 2009 تأسیس شد، اما در سال 2012 بود که با سرویس
uberX
توانست آغازگر انقلابی در صنعت
تاکسیرانی و صنعت حملونقل درونشهری باشد. با سرویس
uberX
هر کسی میتوانست با خودروی خودش برای اوبر کار کند و مسافران را جابهجا
کند. با فعالشدن سرویس
uberX
رانندگان تاکسیهای مرسوم نیز
اعتراضات خود را به دلیل کاهش درآمدشان آغاز کردند. ورود اوبر به شهرهای
دیگر دنیا نیز با اعتراض تاکسیداران همراه شد و در پارهای از شهرهای جهان دادگاه
جلوی فعالیت اوبر را گرفت.
تردیدی نیست که سرویسهایی مانند اوبر _ یا دو سرویس
مشابه اسنپ و تپسی که مدتی استدر شهر
تهران فعال شدهاند _ روی
فعالیت اقتصادی تاکسیرانان و آژانسهای حملونقل تأثیر منفی میگذارند و حتی
عدهای را بیکار خواهند کرد. چشمپوشیدن از مزایای این فناوری به ویژه در شهرهای
بزرگی چون تهران ساده نیست. صرفهجویی در مصرف انرژی که آلودگی هوا را کاهش میدهد
و همچنین کاهش ترافیک دو مزیت مهم استفاده بهینه از این سرویسها هستند. هرچند،
میتوانند عدهای از مردم را بیکار کنند. حجم بیکاری ناشی از فناوری کنونی این
سرویسها شاید بالا نباشد و حتی شاید سبب کارآفرینی بیشتر نیز بشود، اما ورود یک
فناوری جدید خیلی زود میتواندتعداد بسیار زیادی از مردم را بیکار کند: خودران.
مدیر عامل اوبر، تراویس کالانیک[1]،
در سال 2015 از تمایل شرکتش به استفاده از خودرانها برای وسایل نقلیه اوبر
خبر داد. از همین روی، اوبر یک بخش تحت نام مرکز فناوریهای پیشرفته[2]
تأسیس کرد و تعداد زیادی از پژوهشگران حوزه روباتیک را به کار گرفت.
اوبر
در 14 سپتامبر 2016 نخستین خودران خود را در شهر پیتسبورگ
به کار گرفت. این خودران محصول فورد
(خودران Ford Fusion)
به 20 دوربین، هفت لیزر، و لیدار[3]
و رادار مجهز شده بود. اوبر
بعدها تعداد خودرانهایش را اضافه
کرد. برای هر خودرو دو مهندس اوبر
در صندلی جلو برای ایمنی و بررسی کارکرد خودران مینشینند.
بعضی از پژوهشگران پیشبینی میکنند
که خودرانها دست کم به ده سال زمان نیاز دارند تا به طور انبوه به کار گرفته شوند.
ده سال زمانی طولانی نیست، و حتی به دلیل تقاضای بازار، به ویژه تقاضای شرکتهایی
مانند اوبر و آمازون، شاید خودروسازان زودتر خودرانها را
به بازار عرضه کنند و راهسازان زودتر فناوری زیرساخت به خودرو (V2I[4])
را به کار بگیرند و پیاده کنند. با ورود انبوه این فناوریها به بازار تقریباً
اکثریت قریب به اتفاق رانندههای خودروهای ویژه حملونقل عمومی بیکار خواهند شد.
اتفاق دیگری که خواهد افتاد آن است که مردم دیگر کمتر
خودرو خواهند خرید، چون
خودرانها همچون خودروهای خصوصی در دسترس خواهند بود. در نتیجه، تیراژ جهانی تولید
خودرو پایین خواهد آمد که خودش یک عامل دیگر بیکاری خواهد بود.
از سوی دیگر، هوش مصنوعی و اینترنت چیزها[5]
میخواهد کاری کند که نگهداری خودران با کمترین هزینه انجام بگیرد و تصادفات
رانندگی به صفر نزدیک شود. این خصوصیات نیاز به تعمیرگاههای خودرو و خدماتی مانند
بیمه خودرو را بسیار کاهش میدهند که خود بازهم از عوامل بیکاری خواهند بود.
بیکاری گسترده بسیار زودتر از آنچه فکر میکنیم در راه است. از هماکنون
باید به فکر مشاغلی باشیم که هوش مصنوعی جای آنها را خواهد گرفت.
با این همه، اقتصادی که به اقتصاد
اشتراکی[6]
مشهور است و اوبر یکی از پیشگامان این نوع اقتصاد بوده است و اصطلاحاتی
مانند Uberification
یاUberisation
به این مقوله اشاره دارند مزایایی دارد که میتواند مسائل مربوط به بیکاری گسترده
را کاهش بدهد. به عنوان مثال،
استفاده از خودرانها برای حملونقل عمومی و باربری هزینههای حملونقل را بسیار
کاهش خواهد داد و در نتیجه سبب کاهش هزینههای تولید خواهد شد. کاهش هزینههای
تولید و خدمات به دلیل استفاده از هوش مصنوعی و خودکاری در مجموع هزینههای زندگی
را کاهش خواهند داد و مردم با ساعت
کاری کمتر درآمد مورد نیاز برای یک
رفاه نسبی را به دست خواهند آورد.
اقتصاد اشتراکی به اجمال یعنی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی با سفارشها و
تراکنشهای اینترنتی و استفاده از وقت بیهوده سرمایههایی مانند خودرو، اتاق، یا
انواع ابزارآلات، و شریککردن موقتی سایر مردم از طریق برنامههای اینترنتی اشتراکی
در استفاده از این سرمایهها با پرداخت مبلغی که معمولاً در مقایسه با انواع تجاری
مرسوم آنها کمتر و گاهی بسیار کمتر است.
اقتصاد اشتراکیکیفیت را با
سیستم امتیازدهی به محصولات و خدمات افزایش میدهد و رضایت مشتریان را سعی
میکند در حد مطلوب نگه دارد. یک مزیتدیگراقتصاد اشتراکی در انعطافپذیری ساعت کار
مشارکتکنندگان است. اقتصاد اشتراکی به مردم امکان میدهد که از وقت خواب
سرمایههای مختلفشان، مانند خودرو یا اتاق
بهره بگیرند و آنها را از
طریق برنامهها و سرویسهای اینترنتی در قبال مبلغی پول موقتاً به دیگران بسپارند و
آنها را به منبع درآمد تبدیل کنند. در مجموع، اقتصاداشتراکی با بالابردن بهرهوری
میتوانداثر مثبتی روی رشد اقتصادی و تولید ثروت داشته باشد.
اقتصاد اشتراکی دغدغههایی را به لحاظ رفاه اجتماعی به وجود آورده است. به عنوان
مثال اوبر رانندهها را استخدام نمیکند، بلکه با آنها قرارداد مستقل میبندد، که
میتواند از لحاظ بیمه و بازنشستگی برای آنها مسئله بیافریند.
حریم خصوصی و تاکسیهای اینترنتی
اوبر
یک گام بزرگ در نظارت بر رفتوآمدهای مردم و تنگترکردن حریم خصوصی مردم برداشته
است. استفادهکنندگان سرویسهایی مانند اوبر و اسنپ مجبورند نام و
شماره تلفنشان را در اختیار رانندهای که نمیشناسند قرار بدهند. بر خلاف
تاکسیهای مرسوم که شما برای راننده ناشناس میمانید اوبر را نمیتوان بدون
مشخصکردن هویت و شمارهتلفن گوشی به کار گرفت. اوبر مبدأ و مقصد شما را ثبت
میکند. اوبر یک پایگاه داده از رفتوآمدهای مردم دارد و از آن میتواند
برای ارسال آگهیهای هدفمند و اهداف دیگر بهره بگیرد.□