اینترنت آدمها (26)
کابوس شبپره شمشاد و جنگلهای هوشمند
□ نوشته علیرضا محمدیفر
بسیاری از مردم فیلم
واقعاً
دلهرهآور «پرندگان» اثر
آلفرد هیچکاک را دیدهاند. در این فیلم تخیلی تعداد بسیار زیادی پرنده خشمگین
شبیه به کلاغ به خانهها و مردم یک
شهر دورافتاده حمله میکنند. فیلم چنان واقعی به نظر میرسد که کسانی که این فیلم
را دیدهاند همواره این پرسش در ذهنشان مینشیند که در صورت وقوع چنین حادثهای چه
باید کرد.
یک سال گذشت.
خردادماه سال 1395 ابتدا در نمکآبرود و سپس دستکم تا جنگلهای سیسنگان و متلقو
مشابه چنین پدیدهای برای شمشادهای همیشهسبز خزری در جنگلهای مازندران رخ داد، و
شاهد تعداد بسیار زیادی کرم شبیه به کرم ابریشم بر روی شمشادهای خزری بودیم که از
برگهای شمشادها تغذیه میکردند و خیلی زود کل برگهای درختچهها و درختهای
شمشادهای مورد تهاجم را خوردند. آنها کهدر باغچه خانهشان در منطقه آلوده به این
آفت، درخت یا درختچه شمشاد خزری
داشتند و سمپاشی نکرده بودند حتماً یکیدو روزی را که در و دیوار خانهشان پر از
پروانههایی شده بود که از پیلههای
تنیدهشده بر روی شاخههای بیبرگ شمشادها خارج شده بودند و ظاهراً آماده کوچ
زمستانی میشدند به یاد میآورند: کاملاً شبیه به سکانس پایانی فیلم پرندگان
هیچکاک، که در آن پرندگان همه جا در اطراف خانهها هستند و حمله نمیکنند، و آرامش
برقرار است. پروانهها نیز درختهای شمشاد رها کردند و بر روی دیوارهای خانهها
نشستند. فصل گرم به پایان رسیده بود و
شبپرهها آماده کوچ بودند، و برای تولید مثل بیشتر در
فصل گرم سال بعد و کابوسآفرینی دوباره
آماده میشدند.
گفته میشود که طول عمر بسیاری از این درختهای شمشاد خزری
بیش از 10 سال است و بعضی از آنها بیش از 250سال عمر داشتهاند. اگر سری به
جنگل سیسنگان بزنید منظره دلهرهآور درختان خشکشده شمشاد را خواهید دید. درختان
خشکشده جلوی تابش آفتاب تابستان بر
سطح زمین اطراف خود را نمیگیرند و در نتیجه رطوبت خاک سطحی جنگل در آن نقاط کمتر
خواهد شد و احتمال آسیبرسیدن به درختان زنده دیگر یا ضعیفترشدن آنها
میتواند میزان خسارات به جنگل را بیشتر کند. بعضی از کارشناسان
سمپاشی را به دلیل تعداد بسیار زیاد شبپرهها راهحل اساسی میدانستند،
اما این روش میتواند حشرات مفید را نیز از بین ببرد.
در گذشته از زمان سلسله قاجاریه به
دلیل مرغوبیت چوب شمشاد قاچاق چوب شمشاد شدت
گرفت و در نهایت کار به جایی رسید که در سال 1999 در فهرست گونههای گیاهی
در خطر انقراض اتحادیه بینالمللی حفظ طبیعت[1]
(IUCN)
قرار گرفت.
آفت شبپره شمشاد واقعی است. تخیلی نیست. شمشادها گیاهانی مقاوم با طول عمر بالا
هستند. در هزاران سال گذشته جنگل مازندران احتمالاً
با چنین آفتهایی روبهرو نشده است، وگرنه تا به حال جنگلی باقی نمیماند.
تعداد شبپرهها چنان زیاد بود که سازمانها و ادارات مسئول را کاملاً غافلگیر کرد.
هیچکاک نابغه سینماست. یک حمله انبوه
و باورنکردنی پرندگان مهاجم را پیشبینی کرد، دستکم تصور کرد که چنین حملهای ممکن
است. این که شبپرهها چرا و چگونه
آمدند مهم نیست، باید بپذیریم که بازهم ممکن است آفتهایی نابودکننده به گونهای
انبوه بیایند، مثلاً این بار برای توسکا یا بلوط، یا برای
افرا. تعداد کارمندان و کارکنان دولت برای مقابله با چنین حملاتی محدود است.
با آن که بسیاری از زیستشناسان با ورود فناوری به جنگلهای بکر مخالفند،
اینترنت اشیاء[2]
از دوربینهای حفاظتی گرفته تا حسگرهای رطوبت و حسگرهای نشاندهنده بخشهای
خشکشده گیاهی و پهپادها به خوبی میتوانند دادههای لازم برای اقدامات زودهنگام را
فراهم کنند. خانههای هوشمند[3]
و شهرهای هوشمند[4]
به دلیل امنیت و آسایشی که فراهم
میسازند و به دلیل صرفهجویی در مصرف انرژی، آینده خانهها و شهرها خواهند بود
و گریزی از آنها نیست. جنگل هوشمند[5]
نیز به دلیل امکاناتی که برای حفظ
جنگل فراهم میسازد آینده جنگلها خواهد بود. واضح است که جنگلها خودشان از یک
هوش طبیعی برخوردارند و خودشان میتوانند آثار زیانبار
بسیاری از آفتها را کاهش
بدهند، اما اضافهشدن هوش مصنوعی به جنگل بهتر میتواند بهموقع مسائلی
مانند آفت شبپره شمشاد در شمشادستانها را حل کند.
نسل جدید حسگرها و ارتباطات بیسیم سریع اینترنت به ما امکان میدهند که ثانیه به
ثانیه خصوصیات زیستی، فیزیکی، و شیمیایی گیاهان جنگلها را با دقت بالا اندازهگیری
کنیم و بلافاصله آنها را به پورتالهای وب مسئول ارسال کنیم. با این دادهها و با
استفاده از نرمافزارهای تحلیل
(analytics)
میتوانیم دانش مورد نیاز برای نگهداری کارآمدتر جنگلها را به دست بیاوریم.
شبکهای از ایستگاههای حسگرهای مختلف _ مثلاً یک حسگر
برای اندازهگیری رشد درختان، یک حسگر برای سنجش میزان رطوبت،
و یا دوربین برای ردیابی
آفتها _ میتوان بر پا کرد که میتوانند دادهها را نهتنها به سازمانهای مسئول و
پژوهشگران ارسال کنند بلکه میتوانند آنها را در دسترس
عموم مردم نیز قرار بدهند. با این دادهها میتوان به تغییرات
ناخواستهسریعاً پاسخ داد.
اگر امکانات لازم برای ارائه دادهها و تصاویر تولیدی اینترنت جنگلها[6]
به مردم و داوطلبان، به ویژه متخصصان به شکل رایانش
توزیعی[7]
(شبیه به پروژه SETI@home[8]
یا پروژههای مشابه که از امکانات کامپیوتری مردم بهره میگیرند)
فراهم شود سازمانهای مسئول
زودتر از مسئلههای بهوجودآمده در جنگلها باخبر میشوند و با اقدامات زودهنگام
میتوانند از بروز فاجعه پیشگیری کنند.
این سامانه را طوری میتوان طراحی کرد که کسی نفهمد که
دادهها و تصاویر مربوط به کدام نقطه از جنگل است. با این شیوه از
جمعسپاری[9]،
مردم میتوانند با دیدن تصاویر زنده از جنگل هر نوع وضعیت غیرعادی، مثلاً خشکشدن
غیرعادی درختان را گزارش کنند، و در
نتیجه تعداد زیادی داوطلب
نقاط مختلف جنگلها را تحت پایش مستمر در آورند. پایش جنگلها و منابع طبیعی
با وجود خودکاری حاصل از پیشرفتهای هوش مصنوعی شاید یکی از شغلهای بسیاری از مردم
در آینده باشد.□